دکتر جعفر امانی، رئیس مرکز تحقیقات علوم میکروبی، متخصص ژنتیک مولکولی و سرپرست پروژه واکسن نوراست که در حوزه طراحی و تولید این واکسن نقش داشته است. با وی همکلام شدیم تا درباره پلتفرمهای تولید واکسن کرونا و نحوه کار واکسن نو ترکیب نورا اطلاعات علمی دقیقی را کسب کنیم.
درباره واکسنهای پروتئینی کرونا توضیح دهید که به چه نحو عمل میکنند؟ سازوکار تولید و اثرشان به چه شکل است؟
ویروس کرونا چند بخش دارد و بر همین اساس به جز RNA، مابقی بخشها غشاهای پروتئینی هستند. چهار غشای پروتئینی E protein ،M protein ،Sprotein ،N protein وجود دارد که در طراحی نورا به بخشSprotein توجه شد. انتخاب آن بخشی که برای واکسن مؤثرتر است، خیلی مهم بود که آن بخش از ویروس را داشته باشیم. این پروتئین دو قسمت دارد که یک قسمت آن با اتصال به سلولهای انسانی وارد بدن میشود؛ یعنی در این بخش با ساختاری که ویروس دارد، بعد از اتصال به سلول برش میخورد و رشتههای RNA ویروس وارد بدن میشود. لذا بخش S1 در طراحی واکسن برای ما مهم بود. البته برخی شرکتهای بزرگ واکسن به بخشهای دیگر را پرداختند، اما در جهشهای بعدی ویروس معلوم شد که برخی از این انتخابها مناسب نبوده است. ما روی پروتئین Spike متمرکز شدیم که یک پروتئین قندی است. نقشه ویروس کرونا و سارس را که بررسی کنیم تنها ناحیهای که در این پروتئین قندی نمیشود، بخش RBD است. مقصود من از گفتن این اصطلاحات علمی رسیدن به همین بخش بود که بحث واکسن نورا است. پس ما روی RBD تمرکز کردیم. از این ناحیه اتصال صورت میگیرد و ویروس در بدن میزبان عمل میکند.
خیلی سخت و پیچیده بود، ولی ظاهراً لازم بود که توضیح دهید. حالا که به سمت این بخش از ویروس برای تولید واکسن رفتید، چقدر در اثربخشی بیشتر واکسن نورا نسبت به دیگر انواع مؤثر است؟
در کل در سویهها و جهشها مهمترین تغییرات در همان RBD است که سبب میشود میزان سرایت و چسبندگی ویروس به سلولهای میزبان افزایش پیدا کند. اینکه گفته میشود در جهشها و سویههای جدید میزان سرایت بالا میرود، به دلیل همین موضوع است. در طراحی پروتئین نو ترکیب به راحتی میتوان این مسائل را در نظر گرفت؛ شرکتهایی هم که قبلاً واکسن را به مرحله واکسیناسیون رساندهاند، الآن مطالعات جدید را هم برای سویههای جدید انجام میدهند.در کل نورا هم همین جنبه و توانایی را دارد که با سویههای جدید تطبیق داده شود. از طرفی بیشتر واکسنها دو دوز هستند، اما واکسنهای پروتئینی اکثرا سه دوز هستند. الآن بیشتر پروژههای واکسن دنیا پروتئینی هستند. بر اساس جدول اطلاعات سازمان بهداشت جهانی کمتر از نیمی از پروژه واکسنهای کرونا در جهان پروتئینی هستند که البته چون اکثرا تازه شروع کردهاند، تا الان فقط دو سه واکسن پروتئینی مجوز گرفتهاند و مابقی در مراحل تحقیق و توسعه هستند. بیشتر واکسنهای پروتئینی روی همین Spike پروتئین کار میکنند. الآن شرکتهای نووکس، سنوفی پاستور، مؤسسه واکسن و سرمسازی رازی در فاز۳ انسانی این نوع واکسنها هستند، شرکتهای دیگری هم هستند که دارند فاز دو و یک را انجام میدهند و به مرور این افزوده خواهد شد که نشان میدهد دنیا متوجه شده است آینده واکسن پروتئینی است. شرکتهایی که در این حوزه روی بخش RBD تمرکز دارند هم زیاد است، برای نمونه واکسن پاستو کووک ایران و کوبا و... که نورا هم از این دسته است. طراحی واکسن نورا بر اساس تست روی چهار نوع از پروتئینها شکل گرفت تا در مطالعات به این شکل که عرض کردم رسیدیم به اثربخش بودن کار رویRBD پروتئینهای مختلف تولید شد، در معرض میزبان قرار گرفت و تولید آنتیژن و آنتیبادی بررسی شد. از طرفی باید کشت ویروس و سنجش خنثیسازی با سرم بیمار و سرم موش هم صورت میگرفت. از نتایج این دو بخش و مستندسازی آن بحث تعیین دوز آنتیژن، تعیین پایداری آنتیژن و خیلی از مباحث دیگر بیرون آمد و بعد از تکمیل مستندات و مشخص شدن مسیر تولید واکسن تولید پایلوت شروع و کارآزمایی بالینی انجام شد. البته این خلاصه مراحل کار بود که خیلی هم ناقص عرض کردم؛ چون مباحث علمی است و اصطلاحات به صورت عموم قابل فهم نیست.
شما آزمایش هایی هم قبل از مراحل بالینی روی حیوانات انجام دادهاید، که اول قرار شد روی موش باشد، بعدا خرگوش و میمون هم افزوده شد، درست است؟
بله در مراحل آزمایش حیوانی مراحل مختلفی داشتیم. مسیر انتخاب فرمولاسیون منتخب پروتئین واکسن هم در همین مرحله بود، یعنی چهار پروتئین منتخب فرموله شد و در یک مرحله ۴۰ گروه ده سر موش، یعنی ۴۰۰ سر موش ارزیابی شدند تا آنتیبادی و سایر اثرات واکسن مشخص شود. همه نتایج منطبق با روشهای علمی بررسی شد، حتی کشت بافت و پاتولوژی هم صورت گرفت و نتایج بسیار مثبت بود. میزان ایمنیزایی در موشها هم بررسی شد. به موش بسنده نشد و در خرگوش نیز این آزمایشات تکرار شد. سه مرحله خونگیری و تزریق انجام و سپس ایمنیزایی در خرگوش هم بررسی شد. موفقیت بالای این بخش هم باعث شد تا در مورد میمون هم تست انجام گیرد. همه اینها بر اساس پروتکلهای جهانی و دستورالعمل سازمان غذا و دارو انجام شد؛البته با سختگیریهای فراوانی همراه بود، لذا نتایج کار ما خیلی دقیق بود. البته در مورد میمون کمی متفاوتتر است؛ چون چکاپهای کامل و دقیقی قبل از انجام تست نیاز دارد که همه این چکاپها دقیق و کامل انجام شد. میمونها باید از همه نظر سلامت باشند که در این مورد سختگیری زیاد است و شاید باید چند برابر چکاپ برای انسان در مورد میمون وقت گذاشت و آزمایشهای مختلف سنجش سلامت انجام داد. به هر جهت گواهی سلامت میمونها برای شرکت در آزمون واکسن گرفته شد. در مورد میمون لازم بود هفت مرحله زمانی داشته باشیم؛ چهار مرحله خونگیری و چکاپ آنتیبادی و سه مرحله تزریق واکسن به شکل یکی در میان این مرحله هم با موفقیت انجام شد. برای گرفتن منابع نهایی هم یک تست خنثیسازی هم باید انجام میشد که چهار گروه مورد آزمایش قرار میگرفتند؛ سرم بیماران مبتلا، سرم فرد سالم، آنتیبادی حیوان ایمن و آنتیبادی حیوان غیر ایمن و در نهایت نتیجه نهایی برای مراحل بعدی در میآمد؛ از جمله اینکه کاندیدای واکسن کدام پروتئین باشد.